۱۳۹۱ فروردین ۱۴, دوشنبه


مقدمه





بسم الله الرحمن الرحیم


الحمدلله رب العالمین و الصلوة والسلام علی خاتم النبیین و اما بعد...


  اکنون که دستی بر قلم برده ام سختی هایی را پشت سر گذاشته ام که اگر کمک خداوند متعال نبود نفس هم نمی توانستم بکشم، اما به لطف و مرحمتش از بخشی از مشکلات فارغ آمدم و تصمیم گرفتم قلمی بر دست گیرم و برای شناخت بهتر دو رویان و منافقانی  که خود را دردایره اسلام میدانند  بنویسم تا موجب رضای الله تعالی و آگاهی امت رسول الله شود و امید دارم بابت این نوشته های ناچیز، پاداشی بسی اندک در این دنیا و سرای آخرت کسب نمایم.


اما عذرخواهی ای هم خدمت خوانندگان گرامی بدهکارم از بابت کوتاهی نوشته ها و ضعف آنها که امیدوارم مرا مورد بخشش خویش قرار دهند و شرایط خاص بنده را نیز درک کنند ولی در مقدمه همین رساله کوتاه قول می دهم پایه نوشته های آتی را قدرت بخشم و نوشته ها را بیشتر نمایم.







سخنی با خوانندگان



  هم اکنون امت اسلامی زیر فشار و انواع جنگهای نظامی،سیاسی،روانی و ... کمر خم کرده است و دوایی برای بیرون آمدن از این فشار ندارد جز رجوع به کتاب الله و سنت رسول الله که متاسفانه از این دو دور شده و حرف حق را قبول نمیکند.


  از طرفی منافقان هم از پشت به امت رسول الله خنجر میزنند و متاسفانه گاها می بینیم که مومنین از ایشان دفاع میکنند و جهاد با آنها را جائز نمی بینند!


حکومت رافضی ایران و ظلمش بر اهل سنت ایران از یک طرف که حتی اهل سنت در پایتخت این کشور مسجدی ندارند. و حکومتهای مزدور عربی که دست نشاندگان آمریکا کشور دشمنان دین خداوند هستند و بر سر امت اسلامی خراب شده اند هم از طرفی دیگر خنجرهای تیز خود را بر کمر مسلمین فرو کرده است...









بررسی کلمه منافق




    کلمه منافق از «نَفق» بمعنی نفوذ و پیشروی است. و «نَفَق» به معنی کانالها و نقابهایی است که زیر  زمین میزنند تا برای استتار یا فرار از آن استفاده کنند.


  همینطور جانورانی مثل موش صحرایی و روباه و سوسمار برای لانه خود دو سوراخ قرار می دهند یکی آشکار که از آن وارد و خارج میشوند و دیگر پنهان که به «نافقاء» معروف است.


   پس منافق کسی است که راهی مخفیانه برای خود برگزیده است تا با مخفی کاری در جامعه ای نفوذ کند و هنگام از راه دیگر فرار کند!


   منافق همچون جاسوس است که درون اجتماعی نفوذ میکند و خود را همرنگ ایشان قرار می دهد ولی از پشت به ایشان خنجر می زند و هدفش چیزی به غیر از نابودی آن اجتماع نیست.






بررسی شخص منافق




   چنانچه گفتیم منافق از دشمن اجتماعی خطرناک تراست زیرا دشمن است ولی خود را جای دوست قرار می دهد. اما منافق در اصل به شخصی گفته می شود که مسلمان نماست و خود را از جماعت مسلمین میخواند ولی هدفش جز تخریب جامعه اسلامی نیست.




«....به درستی که منافقان هر آینه دروغگویانند»(منافقون 1)





  منافقان دروغ میگویند و فریبکارند و بدروغ سوگند می خورند تا خود را در جامعه اسلامی نفوذ دهند و دلیلش را خداوند بهتر میداند:


  «این بخاطر آنست که آنها(منافقان) [به دروغ] ایمان آوردند و سپس کافر شدند پس بر دلهایشان مهر زده شد پس ایشان نمیفهمند»(منافقون 4)





  چنانچه الله تعالی میفرماید «ثم کفروا» یعنی سپس کافر شدند، پس ایشان از کفارند و از کفار بدتر و پلید تر و برای امت اسلام خطرناک تر.




  جزایشان مرگ است و بس چون خداوند متعال میفرماید «قاتلهم الله»(منافقون 5)




ســوال: مگر حدیث رسول الله نمیباشد که از کشتن شهادت دهنده شهادتین «  ان لا اله الا الله و ان محمد رسول الله» خود داری نماییم که این کار گناه است؟




جواب: چنانچه گفته شد خداوند قتل ایشان را فرمان داده و همینطور قتال با کفار و صریحا برای محاربان چنین دستور می دهد «فاذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاب...» (محمد 4) و باید گفته شود شهادت منافقین مورد قبول نیست:«هنگامی که منافقان نزد تو آمدند و گفتند ما شهادت می دهیم که تو قطعا رسول خدایی و خداوند میداند حتما رسول اویی و خداوند شهادت میدهد بدرستی که منافقان هر آینه دروغ گویانند»(منافقون 1) پس منافقان از بدرستی کافرند و محارب هستند و خونشان مباح.








سوال: چگونه منافقان را شناسایی کنیم؟


جواب: منافقان گاها از همه نظر خود را میپوشانند و وارد جامعه مسلمانی مانند گروه های جهادی می شوند و گاها نیز بصورت گروهی خاص با عقایدی خاص خود را در دایره اسلام میپندارند مانند روافض که با نگاهی با بطن عقایدشان میتوان ایشان و نفاقشان را شناسایی نمود. و شناسایی گروه دوم بسیار راحت است زیرا منافق در اصل کافر است و عقایدش خلاف اسلام و با کفار( و مشرکین و اهل کتاب) مطابقت دارد ولی گروه اول عقاید خویش را میپوشاند و شناساییش سخت است ولی گروه دوم خطرناک تر هستند زیرا در قالب گروهی در آمدند که تعدادشان بیشتر است و ادعای مسلمانی دارند و اگر مسلمانی قصد جنگ با ایشان کند ایشان گویند ما مسلمانیم ما پیرو قرآنیم... و دم از وحدت میزنند و نظر جاهلین را نیز بخود جلب مینمایند.


  اما انشاء الله نفاق  فرقه شیطانی رافضه و حکام طاغوتی اثبات خواهد شد.







اثبات نفاق روافض




  اما روافض(شیعه امامیه) تمام عقایدشان و پایه مذهبشان مخالفت با اسلام و ضدیت با آن است، به برخی از عقاید روافض میپردازیم:




1-اشکال در توحید و قائل بودن مقام الوهیت برای ائمه خیالیشان و درخواست و توسل و توکل بر ائمه شان.




2-اشکال در نبوت رسول الله و قائل بودن بر این مسئله که مقام ائمه شان از رسول الله بالاتر است و قائل بودن بر کقام ولایت و بالاتر بودن ولایت از نبوت!!




3-اعتقاد بر اینکه هر که مقام ولایت علی(رض) را قبول نداشته باشد وارد جهنم میشود و فقط شیعیان وارد بهشت میشوند!




4-جنگ و دشمنی با اهل سنت و اعتقاد بر اینکه امام زمانشان(مهدی موعود) برای انتقام خون سیدتنا فاطمه(رض) و حسین بن علی رضی الله عنه قیام میکند و انتقام ایشان را از اهل سنت میگیرد چنانچه در روایاتشان دارند حول و محور قیام امام زمانشان کشورهای عربی و جنگ با اعراب و اهل سنت است.




5-توهین به اصحاب رسول الله خصوصا خلفای راشدین و به خصوص امیرالمومنین امام عمر بن خطاب رضی الله عنه[1]




6- ساخت افسانه شهادت سیده فاطمه و دانستن امام عمر به عنوان قاتل ایشان




7- توهین و دشمنی با امهات المومنین(رض) و تهمت ناروا با مادرمان عایشه صدیقه طاهره روحی لها الفداء




8-لعنت فرستادن بر اصحاب و امهات المومنین در مراسم و دعاهایشان بخصوص در دعای زیارت عاشورا و هیئتهای عزاداریشان




9-دشمنی تاریخی شیعیان و روافض با اهل سنت. از حکومت فاطمیان گرفته تا صفویان و ...




10-اعتقاد به شنوا بودن مردگان و مدد خواستن از ایشان و تبرک جستن از مقبره ها و بت پرستی




11-ترویج زنا بصورت حلال(با سند) با اسم «متعه» یا ازدواج موقت




12-ترویج دروغ به اسم تقیه و استفاده از آن در تمامی مراحل عقیدتی خود برای فریب دادن دیگر مذاهب خصوصا اهل سنت. و بستن دروغ به رسول الله و تقیه شمردن بعض روایات ایشان.




13- ترویج ناسزا گویی با عنوان لعن و گرفتن مراسمهای خاص مربوط به این کار




14- بدعت گذاری در خواندن نماز و وضو گرفتن




15- شبیه بودن اعمال ایشان به یهود و نصاری همچون زنجیر زنی و برداشتن علم و ...




14-بدعتهایی که خود ایشان نیز برای تقیه میگویند از ما نیست مثل قمه زنی در عزای حسین




15-انجام مراسمات عزاداری که حتی در روایتشان در باب کیفیتش نیامده است و اظهار علمایشان بر اینکه ائمه شان تقیه میکردند و این چنین عزاداری نمیکردند.




  چنانچه پیداست این طائفه شرک و نفاق و بدعت گذار از دایره اسلام خارج است و تمامی اعمال ایشان خلاف عقاید اسلام و مسلمین است که هیچ بلکه به مقدسات مسلمین اهانت میکنند و به عقاید اسلام مخالفت میورزند و کاری از ایشان ندیدیم که با قرآن و سنت رسول الله مطابقت داشته باشد.





  پس در اثبات  منافق بودن ایشان همین نکات کافی است که با لباس اسلام در جامعه اسلامی نفوذ کردند و قصدی جز خرابکاری ندارند.











اثبات نفاق طاغوتیان




  حکومت طاغوتی حکومتی است که بر پایه ظلم و فساد و کفر اداره شود. و منظور ما حکام مزدور عربی هستند که با کمکهای کفار زندگی میکنند و همگی دست نشانده آمریکا پست ترین دشمن اسلام و مسلمین هستند و کسی در این مسئله شک ندارد.




  اما آیا ایشان منافق هستند یا خیر؟ باید گفته شود چنانچه گفته شد منافق در اصل کافر است و ما ثابت میکنیم ایشان نیز مانند روافض کافر و بدتر از آن منافق هستند و قتال با آنها فرض میباشد.




  چنانچه گفته شد، حکام ممالک عربی همگی دست نشانده دشمن پست امت رسول الله هستند و روابط دوستانه و اقتصادی،نظامی، سیاسی و ... دارند و سیاست حکومت کفر سیاست ایشان است و این حکام مزدور، عملا دستورات اربابشان را انجام می دهند و در این شکی نیست.




  رقص حکام عربی با سران کفر و بوسه های عاشقانه ایشان را از یاد نبریم که دلیل بر روابط عاطفی ایشان نیز دارد!!!




  اما دوستی با کافر آن هم دشمن خداوند عواقبی دارد من جمله اینکه از همان قوم میشوند؛ حال میخواهند کلید دار کعبه نام گیرند یا خادم الحرمین و امثالهم...





  «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»(مائده51)





یعنی:« اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد يهود و نصارى را دوستان [خود] مگيريد [كه] بعضى از آنان دوستان بعضى ديگرند و هر كس از شما آنها را به دوستى گيرد از آنان خواهد بود آرى خدا گروه ستمگران را راه نمى‏نمايد »





  الله تعالی میفرماید« من یتولهم منکم فانه منهم» پس هرکس با آنها دوستی کند از آنها میباشد. پس حکام عرب که نوکران و سگهای وفادار آمریکای صلیبی میباشد کافر و همچنین دوستان ایشان نیز کافر میباشند. اما در آیه بعد سوره مائده(آیه 52) خداوند از ضعف ایشان سخن میگوید:




«فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَى أَن تُصِيبَنَا دَآئِرَةٌ فَعَسَى اللّهُ أَن يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَيُصْبِحُواْ عَلَى مَا أَسَرُّواْ فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ»


«مى‏بينى كسانى كه در دلهايشان بيمارى است در [دوستى] با آنان شتاب مى‏ورزند مى‏گويند مى‏ترسيم به ما حادثه ناگوارى برسد اميد است‏خدا از جانب خود فتح [منظور] يا امر ديگرى را پيش آورد تا [در نتيجه آنان] از آنچه در دل خود نهفته داشته‏اند پشيمان گردند»





و میبینیم که حکام عرب از منظر سیاسی و نظامی توسط آمریکا تامین میشوند و میترسند از جانب کفار حادثه ای بر سرشان خراب شود چنانچه به سخنان خداوند متعال راجع به جهاد گوش فرا ندادند و دربرابر اقدامات آمریکا که اسلام را به بازیچه و تمسخر گرفته و قرآن را به آتش کشیده هیچ نکرند که هیچ با آمریکا طرح دوستی ریختند:




«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ»(مائده 57)




معنی: ای کسانی که ایمان آوردید با آن گروه از اهل کتاب و کفار که دین شما را به بازیچه و تمسخر گرفتند دوستی نکنید و از خدا بترسید اگر به او ایمان دارید





  مگر خداوند نمیفرماید«مردان و زنان مومن همه دوستدار و مددکار یکدیگرند»(توبه 71) پس چرا به مسلمانان فلسطین،افغانستان،چچن،سومالی،عراق و ... کمک نمیکنند و دربرابر اسرائیل سکوت میکنند در حالی که خداوند میفرماید:«با کافران و منافقان جهاد کن و برآنها سخت بگیر»(توبه 73)




  حکام عربی که با کفار و دشمنان خداوند متعال دوستی میکنند و از آنان سلاح جنگی میگیرند و مزدوران ایشان در خاورمیانه هستند و با سرانشان شراب نوش جان میکنند و با آنها میرقصند و مقابل دوربینها بهم بوسه های عاشقانه تحویل میدهند ایمان نداشته و کافرند چرا که خداوند متعال میفرماید:




«لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءهُمْ أَوْ أَبْنَاءهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ»(مجادله 22)


معنی:  هرگز  مردمی که به خدا و روز قیامت ایمان آورده اند را چنین نخواهی یافت که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند هرچند آن دشمنان پدران یا فرزندان یا برادران و خویشان آنها باشند





  پس مومن دانستن آنها جهالت است و حب آنها نیز «من یتولهم منکم فانه منهم» را شامل میشود، خصوصا که در بین حکام عربی جناب ملک عبدالله عربستان خادم الرحمین و کلید دار کعبه با سرورش جرج بوش می گساری نمود و به ریش ما خندید که آری من خادم الحرمین هستم و شراب مینوشم و کسی که بگوید من کافرم تکفیری است.




  و خطاب ما به این کافر که ما تکفیری ها از تو برائت میجوییم از تو و طرفدارانت و از سرورانت متنفریم و میان ما و تو چیزی جز شمشیر بران که بر فرقت فرو خواهد آمد وجود ندارد و نخواهد داشت.






  کلام آخر




  ضمن عذرخواهی مجدد خدمت خوانندگان گرامی بابت احتمالا ضعف نوشته ها شاید  فکر خواننده محترم به این مشغول شود که چرا بیشتر نوشته های این حقیر راجع به رافضه و عقایدشان میباشد و حد اقل قسمتی از تحقیق خویش را به آنها اختصاص میدهم که برای جواب این سوال ذکر این مسئله که بنده در سرزمین روافض «ایران» زندگی میکنم و شاهد ظلم ایشان به مسلمین هستم و همچنین اینکه دشمنی حکومت رافضی ایران با مجاهدین و عقیده جهادی را در صورتی میبینم که خود را دشمن آمریکا و غرب و ... میدانند کافی است و اینکه آنها دشمن اصلی خویش را اهل سنت میدانستند و میدانند و این مسئله در طول تاریخ ثابت شده. چنانچه هم اکنون نیز گروهک های نظامیشان مثل جیش المهدی،عصائب اهل الحق،کتائب حزب الله(حزب الله عراق)،الحوثی های یمن و ... کاری جز مبارزه با اهل سنت و مجاهدین ندارند و در عراق عملا به نیروهای امنیتی تبدیل شده اند که مجاهدین را شناسایی کنند یا با دستور اربابشان ایران با بمب گذاریها و اعمال خبیثانه خود مجاهدین را بدنام کنند.


  آنها خواستار وحدت نیستند و تقیه میکنند و دروغ میگویند درحالی که مسلمانان را دشمنان خود میپندارند و این از احادیث و روایاتشان نهان است چنانچه شخص بنده بطور اتفاقی بعد چندی که از این طائفه ضاله بیرون آمدم قصد کردم کتاب «حلیة المتقین» مجلسی رافضی را بخوانم که موضوع این کتاب آداب و سنت زندگی اجتماعی از دید اهل  بیت میباشد و باورم نمیشد که این رافضی عقیده پلیدش درمورد دشمنی با اهل سنت را در این کتاب هم نمایان سازد.


  مجلسی در «حلیة المتقین» در باب دهم(در آداب معاشرت با مردم و حقوق اصناف ایشان) در فصل یازدهم(در آداب معاشرت با کافران و مخالفان) اینگونه عقاید رافضه را برملا میسازد:





«از حضرت صادق منقول است که: دین را حفظ کنید و پنهان دارید به تقیه نمودن از مخالفان ، به درستی که شما در میان سنیان از بابت مگس عسلید در میان پرندگان اگر مرغان بدانند که عسل در شکم آنها هست هر آینه یکی را زنده نمیگذارند، اگر سنیان بدانند که محبت ما در سینه شماست هر آینه شما را هلاک میکنند»


و در حدیث بعدی از علی بن موسی الرضا رحمه الله نقل شده است:


«کسی که تقیه را ترک کند چنان است که نماز را ترک کرده است، بدان که تقیه در بلاد مخالفان و سنی ها واجب است ... الی آخر»





  چنانچه میبینید در هیچ کجا از مخالفت با اهل سنت کم نمیگذارند و براستی پست ترین طائفه ها، طائفه رافضه میباشد که مکارترین آنها نیز هست.


  کلامم را با سخنی تمام میکنم که از دوستی با روافض بپرهیزید که هدفی جز تخریب شما ندارند ولی از سعی برای هدایت آنها نکاهید و اگر از شما کمکی خواستند به آنها برای هدایتشان کمک کنید که اکثر آنها جاهل هستند.




والسلام علیکم و رحمة الله


ابوخالد الرفیعی


1-این مربوط میشود به مجوسان ایرانی که بعد از فتح ایران توسط امام فاروق از حضرت عمر کینه به دل گرفتند و چنانچه میبینید بیشتر رافضه در ایران هستند و خوش نامی دارند: «رافضة المجوس»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر